آلمانیو 200 نوع لباس به زبان آلمانی (کاملترین لیست + آموزش صوتی) - آلمانیو

۱۴۰۱/۱۰/۲۸


۱٫۷۳k بازدید

انواع لباس به زبان آلمانی| از کروات تا شورت به آلمانی!

لباس به زبان آلمانی میشود Kleidung و در این مقاله ابتدا لیست مهم ترین لباس ها در آلمانی را به شما آموزش می دهیم تا کارتان راه بیفتد. اما توجه کنید که بعد از آن به شکل مفصل به انواع لباس ها در آلمانی می پردازیم، کلمات مرتبط و مکالمه راجع به لباس را خواهیم داشت و حتی اصطلاحات لباس در آلمانی، و در کل بیش از ۲۰۰ کلمه و اصطلاح جدید به همراه مثالها را یاد می گیریم. با ما همراه باشید:

معنی فارسی

مهم ترین لباس ها به آلمانی
جوراب

die Socke

شلوارک

die kurze Hose / die Shorts
پیراهن

das Hemd

بلوز زنانه

die Bluse
تی شرت

das T-Shirt

آستین، ساق

die Ärmel
شلوار

die Hose

شلوار جین

die Jeans
دامن

der Rock

لباس زیر

die Unterwäsche
سوتین

der BH – Büstenhalter

تاپ حلقه ای

das Trägerhemd / das Tanktop
لگ

die Leggings

پیراهن زنانه، لباس زنانه

das Kleid
کت و شلوار

der Anzug

کراوات

die Krawatte
ژاکت

die Jacke

هودی

der Kapuzenpulli
پلیور

der Pulli / der Pullover

بلیزر

der Blazer
کت

der Mantel

شال، روسری

der Schal
کلاه

der Hut

دستکش

der Handschuh
کفش

der Schuh

کتانی، کفش تنیس

der Tenisschuh
چکمه، پوتین، بوت

der Stiefel

پاشنه بلند

die Absätze
صندل

die Sandalen

جوراب شلواری

die Strumpfhose

 

قبل از این که به ادامه مطلب بپردازیم، در صورتی که متوجه پیشوند های die/der/das نشدید یا با آنها مشکلی دارید، توصیه می کنیم حتما مقاله زیر را مطالعه نمایید.

بیشتر بخوانید: جنسیت اسامی در زبان آلمانی (۰ تا ۱۰۰)

انواع شلوار به زبان آلمانی

شلوار به زبان آلمانی
اسم انواع شلوار ها به آلمانی با ترجمه فارسی

شلوار به زمانی آلمانی می شود Hosen. معروف ترینشان در زبان آلمانی همان شلوار سنتی Lederhosen است، البته در زندگی روزمره محبوب ترینشان احتمالا شلوارک باشد.

شلوار به فارسی شلوار به آلمانی تلفظ (IPA)
شلوار die Hosen [ˈhoːzən]
شلوار گرمکن die Jogginghosen  [jɔgi:ŋsho:zən]
شلوار ورزشی die Trainingshosen [ˈtʁɛːnɪŋsˌhoːzən]
شلوارک die Shorts [ʃoːɐ̯t͡s]
شلوارک تا زانو die Bermudashorts [bɛʁˈmuːdaʃoːɐ̯t͡s]
شلوار بگی، شلوار گشاد die Baggypants  [ˈbɛɡiˌpɛnt͡s]
شلوار سندبادی، شلوار هارم die Haremshosen [ˈhaːʁɛmsˌhoːzn̩]
شلوار کتان (دنیم) die Jeans  [dʒiːns]
شلوار چینو die Chinohose [ˈtʃiːno]
پیژامه die Schlafanzughose [ˈʃlaːfʔant͡suːkˌhoːzə]
شلوار کت و شلوار der Hosenanzug  [ho:zənantsu:k]

انواع لباس زنانه در زبان آلمانی

معنی فارسی لباس زنانه به آلمانی تلفظ (IPA)
لباس زنانه (dress) das Kleid [klaɪ̯t]
لباس زنانه بلند langes Kleid [ˈlaŋəs klaɪ̯t]
لباس زنانه کوتاه kurzes Kleid [ˈkʊʁt͡səs klaɪ̯t]
لباس ماکسی das Maxikleid  [maksi:klaɪ̯t]
لباس زنانه مجلسی (رسمی) das Gesellschaftsklleid [ɡəˈzɛlʃaftsklaɪ̯t]
لباس زنانه نیمه رسمی halb-formelles Kleid [halp-fɔʁˈmɛləs klaɪ̯t]
لباس کوکتل/کوکتیل das Cocktailkleid [ˈkɔktɛɪ̯lˌklaɪ̯t]
لباس زنانه چسبان بدون آستین / خمره ای die Etuikleid [ɛtˈviːˌklaɪ̯t]
لباس عروس das Hochzeitskleid [ˈhɔxt͡saɪ̯t͡sˌklaɪ̯t]
لباس زنانه دنباله دار das Schleppenkleid [ˈʃlɛpn̩klaɪ̯t]
لباس زنانه تابستانی (سبک، گشاد، بدون آستین، با یقه باز) das Strandkleid [ˈʃtʁantˌklaɪ̯t]
پیراهن راسته ی عروسکی das Babydollkleid  [ˈbeːbiˌdɔlklaɪ̯t]
پیراهن زنانه که بالای آن شبیه پیراهن مردانه است das Shirtkleid  [ʃøːɐ̯tklaɪ̯t]
رامپر der Romper, der Spielanzugd  [ʁo:mpɐ]
لباس زنانه سیاه کوچک das kleine Schwarze [das ˈklaɪ̯nə ˈʃvaʁt͡sə]

انواع پیراهن به زبان آلمانی + بالاپوش

انواع پیراهن به زبان آلمانی
اسم پیراهن های مختلف به زبان آلمانی با ترجمه فارسی

کلمه ی معادل تاپ (که خود به معنی بالاست) در آلمانی می شود: Oberteil. که خیلی منطقی است، چرا که ترجمه تحت اللفظی آن می شود: چیز بالایی!

فارسی پیراهن به آلمانی تلفظ (IPA)
تاپ der Oberteil [ˈoːbɐˌtaɪ̯l]
پیراهن das Shirtf [ʃɜːt]
تیشرت das T-shirt [ˈtiːˌʃøːɐ̯t]
پیراهن زنانه die Bluse [ˈbluːzə]
پیراهن (مردانه) دکمه دار das Hemd [hɛmt]
تیشرت یقه دار das Polohemd  [ˈpoːloˌhɛmt]
رکابی das Trikothemd [tʁiˈkoːhɛmt]
پیراهن بلند (tunic)، تونیک die Tunika [ˈtuːnika]
بافتنی der Pullover; Pulli [pʊˈloːvɐ; ˈpʊliː]
هودی der Kapuzenpullover [kaˈpuːtsnplovɐ]
یقه اسکی der Rollkragenpullover [ˈʁɔlkʁaːɡn̩pʊˌloːvɐ]
ژیله der Pullunder [pʊˈlʊndɐ]

لباس زیر در آلمانی

ترجمه فارسی لباس زیر به آلمانی تلفظ (IPA)
زیرپیراهنی Unterhemd [ˈʊntɐˌhɛmt]
زیرشلواری Unterhose [ˈʊntɐˌhoːzə]
شومیز، لباس خواب زنانه Unterkleid  [ˈʊntɐklaɪ̯t]
شورت مردانه چسبان  (کوتاه) Kurze Unterhozen [ˈkʊʁt͡sə ˈʊntɐˌhoːzən]
سوتین BH – Büstenhalter [beːˈhaː]
کامیزول، نوعی زیرپوش زنانه Mieder [ˈmiːdɐ]
کرست Korsett [kɔʁˈzɛt]
شرت پاچه دار Boxershorts [ˈbɔksɐˌʃɔʁt͡s]
جوراب Socken [ˈzɔkn̩]
جوراب بلند (تا بالای زانو) (زنانه) Kniestrümpfe [ˈkniːˌʃtʁʏmp͡fə]
شورت زنانه Schlübbis [ʃlʏpbɪs]
شورت استرینگ Tanga [ˈtaŋɡa]
جوراب ساق بلند (زنانه) Strümpfe  [ˈʃtʁʏmp͡fə]

انواع ژاکت (کت) در زبان آلمانی

لباس های زمستانی در آلمانی را می توانید در این بخش پیدا کنید. هیچ گاه ژاکت و کتتان را فراموش نکنید؛ حتی در فصل های گرم سال هم آلمان می تواند سرد شود:

فارسی ژاکت ها به آلمانی تلفظ (IPA)
ژاکت Jacke [ˈjakə]
کت Mantel  [ˈmantl]
جلیقه Weste [ˈvɛstə]
کاردیگان Strickjacke [ˈʃtʁɪkˌjakə]
(کت) بلیزر Blazer  [ˈbleːzɐ]
بادگیر Anorak  [ˈanoʁak]

انواع دامن به زبان آلمانی

فارسی دامن به آلمانی تلفظ (IPA)
دامن Rock [ʁɔk]
دامن بلند Langer Rock [ˈlaŋɐ ʁɔk]
دامن کوتاه Kurzer Rock [ˈkʊʁt͡sɐ ʁɔk]
مینی ژوپ Minirock [ˈmɪniˌʁɔk]
دامن چیندار Rüschenrock [ˈʁyːʃn̩ʁɔk]
دامن خمره ای Bleistiftrock [ˈblaɪ̯ʃtɪftˌʁɔk]
دامن پلیسه Faltenrock [ˈfaltnʁɔk]
دامن اسکاتلندی (مردانه) Schottenrock [ˈʃɔtn̩ʁɔk]
دامن فرمی / دامن فون Glockenrock [ˈɡlɔkənʁɔk]
دامن کَمَری (دامنی با کمر بالاتر) Hochtaillierter Rock [hoːxtaˈjiːɐ̯tɐ ʁɔk]

انواع کفش در آلمانی + پوتین

کفش ها به زبان آلمانی
اسامی تمامی کفش ها به زبان آلمانی با ترجمه فارسی

کلماتی که در آلمانی معادل “دمپایی” هستند، تقریبا به اندازه تمام کلماتی هستند که برای کفش وجود دارد! آلمانی ها به دمپایی می گویند: Pantofflen – Puschen – Latschen؛ این در حالیست که سوئیسی ها می گویند: Finken. و در نهایت اتریشی ها برای دمپایی این کلمه ها را دارند: Schlapfen – Schluffen – Patschen. به نظر می رسد یک نفر نشسته و کلماتی که آلمانی به نظر بیایند ساخته، اما باور کنید این کلمه ها واقعی و کلمه های کاربردی آلمانی هستند!

فارسی کفش ها به آلمانی تلفظ (IPA)
کفش Schuhe [ˈʃuːə]
پوتین Stiefel  [ˈʃtiːfl̩]
نیم بوت Stiefeletten [ʃtiːfəˈlɛtn̩]
کفش پاشنه بلند استیلتو Stilettos  [ʃtiˈlɛtos]
گالش Gummistiefel [ˈɡʊmiˌʃtiːfl̩]
کفش پاشنه بلند Hackenschuhe [ˈhaknˈʃuːə]
کفش پاشنه بلند بدون قلاب و بند و … Pumps [pœmps]
صندل Sandalen [zanˈdaːlən]
دمپایی لاانگشتی Flip Flops [ˈflɪpflɔps]
کفش رسمی Formelle Schuhe [fɔʁˈmɛlə ˈʃuːə]
کفش بدون پاشنه / کف تخت Flache Schuhe  [ˈflaxə ˈʃuːə]
کتانی Turnschuhe [ˈtʊʁnˌʃuːə]
کفش کوهنوردی Wanderschuhe [ˈvandɐˌʃuːə]
کفش (تخت) باله Ballerinas [baləˈʁiːnas]
صندل کلاگ Holzschuhe  [ˈhɔlt͡sˌʃuːə]
کفش خانگی Hausschuhe [ˈhaʊ̯sˌʃuːə]
دمپایی Pantoffeln; Latschen; Puschen [panˈtɔfl̩n; la:tʃən; ˈpʊʃn̩]
دمپایی (سوییس) Finken [ˈfɪŋkŋ̍]
دمپایی (اتریش) Schlapfen – Schluffen – Patschen  [ˈʃlap͡fn̩; ˈʃlʊfn̩; patʃən]

حال که راجع به کفش ها صحبت کردیم، بد نیست تبدیل سایز کفش های مردان و زنان بین سه سایز انگلستان، امریکا، و آلمان (یا در واقع اروپا) را یاد بگیریم:

سایز کفش زنان

سایز کفش در امریکا سایز کفش در انگلستان سایز کفش در آلمان (اروپا)
۵ ۲٫۵ ۳۵
۶ ۳٫۵ ۳۶
۶٫۵ ۴ ۳۷
۷٫۵ ۵ ۳۸
۸٫۵ ۶ ۳۹
۹ ۶٫۵ ۴۰
۹٫۵ ۷ ۴۱
۱۰٫۵ ۸ ۴۳

سایز کفش مردان

سایز کفش در امریکا سایز کفش در انگلستان سایز کفش در آلمان (اروپا)
۷ ۶ ۳۹
۷ ۶٫۵ ۴۰
۸ ۷ ۴۱
۸ ۷٫۵ ۴۲
۹ ۸ ۴۳
۱۰٫۵ ۹٫۵ ۴۴
۱۱٫۵ ۱۰٫۵ ۴۵
۱۲ ۱۱ ۴۶
۱۳ ۱۲ ۴۷

انواع کلاه در زبان آلمانی

انواع کلاه به زبان آلمانی
لیست کلاه ها به زبان آلمانی با ترجمه فارسی

فارسی کلاه به آلمانی تلفظ (IPA)
کلاه Hut [huːt]
کلاه آفتابی Sommerhut  [ˈzɔmɐˌhuːt]
کلاه لبه دار Cap; Cappie  [kɛp; kɛpi:]
کلاه بره Baskenmütze [ba:skənmʏt͡sə]
کلاه فدورا Filzhut [ˈfɪlt͡sˌhuːt]
کلاه بافتنی Mütze [ˈmʏt͡sə]
کلاه حصیری Strohhut [ˈʃtʁoːˌhuːt]
کلاه کابویی Cowboyhut [ˈkaʊ̯bɔɪ̯ˌhuːt]
کلاه نوک دار Spitzhut [ʃpɪt͡shuːt]
کلاه سطلی Safarihut [zaˈfaːʁihuːt]
کلاه بلند (کلاه سیلندر) Zylinder [tsy:li:nde:]
کلاه آشپزی Kochmütze  [ˈkɔxˌmʏt͡sə]
توربان Turban  [ˈtʊʁbaːn]
هود (hood) Kapuze [kaˈpuːtsə]
بونت (خواب) Haube [ˈhaʊ̯bə]
کلاه کاسکت Helm [hɛlm]

 کلمات مهم لباس ها و اکسسوری ها در آلمانی

فارسی آلمانی تلفظ (IPA)
شال گردن Schal [ʃaːl]
شال Tuch [tuːx]
روسری Kopftuch  [ˈkɔp͡fˌtuːx]
دستکش Handschuhe [ˈhantˌʃuːə]
دستکش تک انگشتی جلوبسته (میتن) (mittens) Fäustlinge [ˈfɔɪ̯stlɪŋə]
گوش گیر / گوش بند / محافظ گوش Ohrenschützer [ˈoːʁənˌʃʏt͡sɐ]
ساق گرمکن / گرمکن ساق یا پا (legwarmers) Stulpen [ˈʃtʊlpn̩]
ساعت (مچی) Uhr  [uːɐ̯]
کمربند Gürtel [ˈɡʏʁtl̩]
یقه Kragen [ˈkʁaːɡn̩]
گردنبند Halskette  [ˈhalsˌkɛtə]
حلقه Ring  [ʁɪŋ]
گوشواره Ohrring [ˈoːɐ̯ˌʁɪŋ]
انگشتر پا Zehenring [ˈtseənŋ]
دستبند Armband [ˈaʁmˌbant]
پیرسینگ Piercing [ˈpiːɐ̯sɪŋ]
چتر Regenschirm [ˈʁeːɡn̩ˌʃɪʁm]
عینک آفتابی Sonnenbrille [ˈzɔnənˌbʁɪlə]
لباس شنا زنانه Badeanzug [ˈbaːdəˌʔant͡suːk]
بیکینی Bikini [biˈkiːni]
مایو شنا (مردانه) Badehosen  [ˈbaːdəˌhoːzn]
یونیفرم، لباس فرم Uniform [ˈʊniˌfɔʁm]
یونیفرم مدرسه، لباس فرم مدرسه Schuluniform [ˈʃuːlʔʊniˌfɔʁm]
پیژامه Schlafanzug  [ˈʃlaːfʔanˌt͡suːk]

قوانین پوشش به آلمانی

فارسی آلمانی تلفظ (IPA)
رسمی Formell [fɔʁˈmɛl]
نیمه رسمی Semi-Formell [ˈzemi-fɔʁˈmɛl]
غیررسمی برازنده Lässig-elegant [ˈlɛsɪç-eleˈɡant]
غیررسمی Leger; Lässig [leˈʒɛːɐ̯; ˈlɛsɪç]
پوشش اداری Bürokleidung [byˈʁoːˈklaɪ̯dʊŋ]

 

  • .Ich würde an deiner Stelle lieber etwas Schickes anziehen = اگر جایتان بودم ترجیحم بر پوشیدن یک چیز شیک بود
  • .Zieh einfach etwas Bequemes an = فقط یک چیز راحت بپوشید
  • ? Wie seh ich aus= چطورم؟ (چطور به نظر می آیم؟)
  • !Du siehst toll aus = خوب به نظر میرسی!
  • ?Wie ist Dresscode = قوانین پوششی چیست؟
  • ?Was soll ich anziehen = چه باید بپوشم؟

پوشش های خاص در آلمانی

در این بخش به کلماتی در زمینه پوشش می پردازیم که بسته به تفاوت فرهنگ ها، با بقیه نقاط جهان متفاوت هستند:

  • der Kilt, der Schottenrock = دامن اسکاتلندی
  • der Hidschab / Hijab = حجاب
  • die Lederhose = شلوار چرم باواریایی
  • das Drindl = یک لباس باواریایی دیگر
  • der Sari = ساری (لباس هندی)
  • der Kimono = کیمونو (لباس ژاپنی)

توصیف لباس به زبان آلمانی

توصیف لباس در زبان آلمانی برای خرید و صحبت راجع به آنها بسیار مهم است. برای این کار لازم است صفت های مهم مربوط به لباس ها را بدانیم؛ رنگها در آلمانی یکی از گروه کلماتی هستند که برای توصیف لباس ها به کار می روند. برای یادگیری کامل آنها نیاز به یادگیری رنگ ها دارید که میتوانید از لینک زیر مطالعه کنید.

بیشتر بخوانید: رنگ ها به زبان آلمانی

در ادامه تعدادی از مهمترین رنگ ها را می آوریم:

  • rot = قرمز
  • grün = سبز
  • blau = آبی
  • gelb = زرد
  • orange = نارنجی
  • rosa = صورتی
  • weiß = سفید
  • schwarz = سیاه، مشکی
  • purpun = بنفش
  • grau = خاکستری
  • braun = قهوه ای

صفت های دیگر 

  • weich = نرم
  • rau = سخت/زمخت
  • nass = خیس
  • trocken = خشک
  • sauber = تمیز
  • schmutzig = کثیف
  • stinkend = دارای بوی بد
  • bunt = رنگارنگ
  • langweilig = تیره و مات
  • lang = بلند
  • kurz = کوتاه
  • gestreift = راه راه
  • die Baumwolle = کتان
  • der Jeansstoff = لی، دارای جنس جین
  • das Elastan = اسپندکس، لاکرا، الاستان
  • die Wolle = پشم

فعل های لباس به زبان آلمانی

حالا که یاد گرفته ایم با چه کلمه هایی لباس ها را توصیف کنیم، بد نیست فعل های مربوط به آنها را هم یاد بگیریم. با ما همراه باشید:

  • anziehen = پوشیدن
  • tragen = به تن داشتن
  • ausziehen = در آوردن
  • waschen = شستن
  • trocknen = خشک کردن
  • kaufen = خریداری کردن
  • einkaufen = خرید کردن

در صورتی که می خواهید مکالمات مربوط به خرید از جمله خرید لباس در آلمانی را یاد بگیریدحتما به مقاله زیر مراجعه نمایید.

بیشتر بخوانید: خرید به زبان آلمانی
  • zurückgeben = برگرداندن
  • zerreißen = جر دادن، پاره کردن
  • reparieren = روفو و تعمیر لباس
  • falten = تا کردن
  • einpacken = دسته بندی کردن
  • tragen = حمل کردن
  • geben = دادن
  • hängen = آویزان کردن
  • mögen = دوست داشتن
  • gefallen = جذب کردن
  • ablehnen, nicht mögen = بد آمدن، دوست نداشتن
  • wollen = خواستن
  • sich umziehen = عوض کردن
  • wegstellen = کنار گذاشتن، در کمد گذاشتن
  • afräumen = برداشتن

اصطلاحات لباس به زبان آلمانی

حال زمان آن رسیده تا تعدادی از اصطلاحات رایج آلمانی که از کلمات مرتبط با لباس در خود استفاده می کنند را یاد بگیریم؛ توجه کنید که خصلت اصطلاحات (idioms) این است که معنای تحت اللفظی آنها با معنایی که می رسانند لزوما و معمولا یکی نیستند.

اصطلاح لباس در آلمانی معنای تحت اللفظی معنای کاربردی
Aus dem Ärmel schütteln این که چیزی را از داخل آستینت بتکانی این که یک دفعه ایده ای یا راه حلی مطرح کنی
Kleider machen Leute لباس ها افراد را می سازند لباس ها وضعیت فرد را نشان می دهند (خیلی چیزها راجع به یک نفر می گویند)
Das ist Jacke wie Hose تفاوتی نمی کند / تفاوتی ندارد
Eine weiße Weste haben جلیقه سفید داشتن بیگناه بودن
Mir platzt der Kragen یقه ام دارد باز می شود/جر می خورد دارم از عصبانیت منفجر می شوم
Jemanden mit Samthandschuhen anfassen کسی را با دستکش های ابریشمی لمس کردن لی لی به لالای کسی گذاشتن
Zusammen unter einem Hut stecken با هم زیر یک کلاه بودن/ماندن سر و سری با یک نفر داشتن / همکاری مخفیانه با یک شخص
Wo drückt der Schuh? کجای کفش می زند؟ مشکل چیست؟
Auf der Hut روی کلاه برای این که به کسی بگوییم “بپا” / مراقب باش
Jemanden etwas in die Schuhe schieben چیزی در کفش کسی کردن تقصیر را گردن کسی انداختن
Gut behütet به خوبی مراقبت شده (با کلاه) در پر قو بزرگ شدن / بچه خانگی بودن
Den Schuh ziehe ich mir nicht an من این کفش را نمی پوشم من نیستم / من در این قضیه نخواهم بود
Den Hut nehmen کلاه را گرفتن از کار استعفا دادن
بیشتر بخوانید: آموزش زبان آلمانی

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 518 views بار دسته بندی : مقالات زبان آلمانی تاريخ : 26 سپتامبر 2023 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.